کد مطلب:33877 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:267
من در دروان نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاك افكندم و شاخه های بلند درخت قبیله ی ربیعه و مضر را درهم شكستم. «و الله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه.»[2]. به خدا سوگند، علاقه ی فرزند ابوطالب به مرگ از علاقه ی طفل شیرخوار به پستان مادر بیشتر است. «فوالله ما ابالی، دخلت الی الموت او خرج الموت الی.»[3]. به خدا سوگند، باك ندارم من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید. «و ایم الله لقد كنت من ساقتها حتی تولت بحذافیرها و استوسقت فی قیادها، ما ضعفت و لا جبنت و لا خنت و لا وهنت.»[4]. به خدا سوگند من جلو لشكر اسلام بودم لشكر كفر را می راندم تا همگی پشت كردند و تحت رهبری اسلام در آمدند. در این راه هرگز ناتوان نشدم و ترس مرا احاطه نكرد و خیانت ننمودم و سستی در من راه نیافت. [صفحه 52] علی (ع) در همه ی دوران زندگی خود جز به حق و عدل نیندیشید و هرگز از اصول حق و عدل تخطی نكرد. او در سیاست سخت پایبند اصول بود.[5].
«انا وضعت فی الصغر بكلاكل العرب و كسرت نواجم قرون ربیعه و مضر.»[1].
صفحه 52.